۱۳۸۹ خرداد ۱۷, دوشنبه
و خدايي كه با عصا راه مي رود
حال روز الانمو نبين جوون تر كه بودم يادش به خير كسي تخم مي كرد چيزي بم مي گفت زودي كفر ي مي شدم بلا مي فرستادم برا خودشو جدو ابادش و قومش همچين عظيم
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
بگو اوست خداي بخشنده و بلاگ نويس...
0 نظرات:
ارسال یک نظر